به گزارش پایگاه خبری نیمروز خبر و به نقل از عصر ایران، روزنامۀ فایننشال تایمز به نقل از “سه مقام آگاه” گزارش داده است که مقامهای ارشد عربستان و ایران روز 9 آوریل (20 فروردین) “مذاکرهای نتیجهبخش” را در بغداد پشت سر گذاشتند که مهمترین موضوع آن، حملات حوثیهای یمن به مواضع عربستان بوده است.
مطابق این گزارش، خالد بن علی الحمیدان، رئیس سازمان اطلاعات عمومی عربستان، ریاست هیئت سعودی را بر عهده داشته و نشست دیگری نیز میان دو طرف در روزهای آینده برگزار خواهد شد. اگرچه یکی از مقامات سعودی برگزاری این مذاکره را تکذیب کرد، ولی سخنگوی وزارت خارجه ایران از تکذیب آن خودداری کرد.
رابطۀ دیپلماتیک ایران و عربستان از دی ماه 1394 به دلیل حملۀ نیروهای تندرو داخلی به سفارت عربستان قطع شده است.
اینکه مذاکرۀ ایران و عربستان در بغداد چه مدلولات و تبعاتی دارد و در شرایط کنونی چقدر محتمل است رابطۀ دیپلماتیک دو کشور دوباره آغاز شود، موضوع این گفتوگو با مصیب نعیمی، مدیر روزنامۀ الوفاق است. الوفاق روزنامۀ عربیزبان چاپ تهران است که از مرداد ماه 1376 منتشر میشود.
آیا در شرایط فعلی که ایران درگیر مذاکره با کشورهای غربی در وین است، مذاکره با عربستان ممکن و مفید است یا اینکه بهتر است ایران صبر کند مذاکراتش در وین به پایان برسد و بعد وارد مذاکره با عربستان شود؟
مذاکره با عربستان ربط چندانی به مذاکره ایران با کشورهای اروپایی راجع به برجام ندارد. لذا هر گونه مذاکره با عربستان در چارچوب همان استراتژی قبلی جمهوری اسلامی، یعنی همکاری با کشورهای همسایه، قرار میگیرد.
پس به نظر شما ممکن است که ایران همزمان با کشورهای غربی راجع به برجام مذاکره کند و با عربستان راجع به مسائل منطقهای؟
بله، چون دو موضوع جدا و متفاوتند. این مذاکرات میتوانند همزمان باشند ولی فکر میکنم فعلا دو کشور در حال ابراز علاقه نسبت به نفس مذاکرهاند. یعنی عربستان اظهار علاقه کرده که با ایران درباره مسائل منطقه مذاکره کند، ایران هم خواستۀ عربستان را رد نکرده است. سیاست کلان جمهوری اسلامی در همزیستی با کشورهای منطقه است و علیرغم تمام اختلافات، ایران میتواند بدون واسطه با کشورهای منطقه مذاکره کند.
قبل از آغاز مذاکرات مربوط به احیای برجام، عربستان خواستار حضور در این مذاکرات شده بود. آیا مذاکره با عربستان به موازات مذاکرات مربوط به برجام، تا حدی ناشی از همان درخواست عربستان نیست؟
بعید است. چون ایران اگر بخواهد شرکای جدیدی در بحث برجام بپذیرد، شریک زیاد است و ایران نمیتواند فقط عربستان را بپذیرد. لذا اگر گفتوگویی هم با عربستان صورت گیرد، در ارتباط با مسائل و اختلافات دو کشور است و ربطی به مسائل دیگر ندارد. ضمنا عربستان در مذاکرات مربوط به برجام نمیتواند نقشی داشته باشد. مهمترین موضوع مذاکره ایران و عربستان میتواند گرفتار شدن عربستان در باتلاق یمن باشد.
به غیر از یمن، چه موضوع دیگری میتواند در مذاکرات احتمالی ایران و عربستان مطرح شود؟
اختلافات جدی دیگری وجود دارد. مثلا عربستان از ابزار خارجی علیه همسایگان خودش استفاده میکند. طی چند سال گذشته، کل حرکات عربستان علیه جمهوری اسلامی با پشتیبانی خارجی بوده است. اگر قرار باشد مذاکراتی شروع شود، عربستان باید موضعش را در قبال این موضوع مشخص کند. وجود پایگاههای آمریکایی در عربستان مسالهای قابل بررسی است. اکثر کشورهای منطقه گفتهاند اجازه نمیدهند از پایگاههایی که آمریکا در خاکشان دارد، به ایران حمله شود ولی چنین چیزی دربارۀ عربستان و امارات ثابت نشده است. سیاسیون عربستان امیدوار بودند پایگاههای آمریکا در غرب کشورشان، اهرم فشاری علیه ایران باشد. اما ریاض الان از اتکا به حمایت آمریکا برای خروج از باتلاقهای منطقهایاش ناامید شده و طرفهای میانی هم، مثل عمان و کویت، این پیام را به عربستان رساندهاند که تکرویاش نتیجهای ندارد و میتواند به زیان همه در منطقه تمام شود. از این رو عربستان باید قانع شده باشد که سلامت و امنیت منطقه در گرو همگرایی کشورهای مشرف به خلیج فارس است.
پس به نظر شما پایگاههای نظامی آمریکا در عربستان، یکی از مسائلی است که ایران در مذاکره با عربستان مطرح خواهد کرد؟
قطعا. وقتی که بین ایران و آمریکا مخاصمه وجود دارد، حضور این پایگاهها در کشورهای منطقه به طور کلی و در عربستان و امارات به طور خاص، برای جمهوری اسلامی قابل قبول نیست.
یعنی مطالبۀ ایران این است که این پایگاهها در عربستان تعطیل شوند؟
کلاً ایران حضور آمریکا را در این منطقه مفید نمیداند ولی در این شرایط، مساله مهم این است که عربستان تعهد بدهد که هرگونه همکاری با آمریکا به ضرر ایران نخواهد بود. در این مرحله، شاید همین کافی باشد.
به نظرتان حمله موشکی به تاسیسات آرامکو هم جزو موضوعاتی خواهد بود که عربستان در مذاکره با ایران بخواهد به آن بپردازد؟
این موضوع کاملا مرتبط است با یمن. عربستان برای فرافکنی و خودنمایی و نپذیرفتن ناکامیاش در یمن، این موضوع را مطرح میکند . بالاخره مردم یمن این حق را برای خودشان قائلند که هر وسیلۀ دفاعی مناسب را از هر جایی تهیه کنند. الان هم مشخص شده است که اکثر تجهیزاتی که علیه عربستان به کار گرفته میشود، توسط خود یمنیها ساخته میشود. در اینکه جمهوری اسلامی ایران مخالف جنگ و تجاوز نظامی عربستان به یمن است، شکی نیست ولی طی هفت سال گذشته، عربستان حتی نتوانسته یک مورد هم نشان دهد و اثبات کند که جمهوری اسلامی ایران به مردم یمن در جنگ با عربستان کمک نظامی کرده است.
ولی سازمان ملل در ژوئن 2020 اعلام کرد موشکهای به کار رفته در حمله به تاسیسات آرامکو “منشأ ایرانی” داشتند.
وقتی که یمن در محاصره است و مواد غذایی هم دریافت نمیکند، چطور میتواند از ایران موشک دریافت کند؟ این احتمال اصلا نمیتواند مطرح باشد. سازمان ملل بارها اعتراف کرده است که عربستانیها با پرداخت پول سعی کردند سندسازی کنند. ولی هیچ گونه اثبات قانونی و بینالمللی در این رابطه وجود ندارد. انبوه موشکهایی که یمن مرتب علیه عربستان استفاده میکند، قطعا نمیتواند در ایران ساخته و از ایران به عربستان منتقل شوند. مگر اینکه یمنیها تکنولوژی ساخت موشک را به دست آورده باشند. آنها الان با روسیه و ایران و کره شمالی و خیلی کشورهای دیگر ارتباط دارند. محور مقاومت الان یک مجموعه همراه است. یمنیها برای دفاع از مردمشان، قطعا از هر ابزاری استفاده میکنند. مردم یمن مردم اندیشمندی هستند و یمن پایگاههای زیادی در خارج دارد. بسیاری از یمنیهای متمول در عمان و اروپا و شرق آسیا زندگی میکنند. الان عمان هم به شدت مخالف جنگ عربستان علیه یمن است و بارها هم به عربستان تذکر داده است.
آیا مذاکره ایران و عربستان میتواند به جنگ یمن پایان دهد؟
پایان جنگ یمن به خود عربستان بستگی دارد. عربستان به دنبال این است که این جنگ با عدم اعلام شکست خودش پایان یابد. یعنی دنبال یک سناریو است که شکست عربستان در آن مطرح نشود. یکی از مسائل اصلی هم بازسازی یمن است. یمنیها خواستار بازسازی خرابیهای ناشی از حملات عربستاناند. عربستان هم این موضوع را منوط کرده به تشکیل یک صندوق بینالمللی. یعنی حتی حاضر شده هزینههای بازسازی یمن را بپردازد ولی از یک صندوق بینالمللی، تا پرداخت این هزینهها به عنوان تاوان جنگ محسوب نشود. عربستان دنبال پایان حیثیتی جنگ است. چون بعد از هفت سال جنگ و فرسایشی شدن آن و ناامنیای که در عربستان بوجود آمده، ادامۀ این روند امنیت عربستان را بیش از پیش تهدید میکند.
آیا میتوان احتمال آغاز رسمی روابط عربستان و اسرائیل را در آیندۀ نه چندان دور، یکی از انگیزههای ایران برای مذاکره و بهبود روابط با عربستان دانست؟
رابطه عربستان با رژیم صهیونیستی اسرائیل مدتهاست که وجود دارد ولی با توجه به افکار عمومی داخلی و منطقهای، هنوز آن را رسما اعلام نکردهاند. وگرنه عربستان الان در همین حد اعلام کرده که با رژیم صهیونیستی هماهنگ است و روابط بین این دو حکومت وجود دارد. امارات و بحرین در این زمینه پیشگام شدند تا ارزیابی کنند که واکنشها به چه صورت است. ولی عدم پذیرش مردمی و خواستههای گستردۀ رژیم صهیونیستی از این روابط، قبل از همه تهدیدی علیه خود عربستان است. یعنی تهدید رژیم صهیونیستی ابتدا متوجه خود عربستان است و بعد از آن شاید متوجه ایران شود. رابطه اسرائیل با امارات، در بعد اقتصادی موجب فرار سرمایه از امارات شده است. تلاش رژیم صهیونیستی برای ورود به خلیج فارس، به زیان اقتصاد امارات بوده است. بنابراین بعید است عربستان در مرحلۀ فعلی با اسرائیل رابطۀ رسمی برقرار کند. مگر اینکه تحت فشار قوی آمریکا تن به این رابطه بدهد.
مذاکره ایران و عربستان تصمیم نظام است یا صرفا تصمیم دولت روحانی؟
صد در صد نظام تصمیم گرفته است. سیاست کلان جمهوری اسلامی این است که تنشی بین ایران و همسایگانش نباشد. این تنش خواست آمریکا و رژیم صهیونیستی است اما جمهوری اسلامی چون چنین چیزی را نمیخواهد، حتی حاضر شده از برخی خطاهای همسایگانش چشمپوشی کند تا جای دوست و دشمن عوض نشود. از این رو جمهوری اسلامی با بردباری بعضی مسائل را پذیرفته است و هرگز کشورهای کوچک منطقه را هدف قرار نداده و همواره عامل اصلی تخطیهای این کشورها را از رفتار دوستانه، آمریکا دانسته است.
آمریکا و اسرائیل به دنبال استفاده ابزاری از عربستان هستند و ایران سعی دارد عربستان را از اسرائیل جدا کند و مانع از این شود که عربستان ابزاری باشد در دست صهیونیستها.
آغاز مجدد روابط دیپلماتیک ایران و عربستان هم یکی از موضوعات مذاکره دو کشور میتواند باشد؟
صد در صد. اول باید برنامۀ کار مذاکرات روشن شود. طبیعتا همۀ اختلافات در یکی دو جلسه حل نمیشوند. به هر حال عربستان، به گفتۀ مقاماتش، یک سری ارتباطات و هماهنگیهای خارجی دارد و یکباره نمیتواند مسیرش را عوض کند. قبلا عمان و کویت تا حدی در این زمینه فعال بودهاند. یعنی پیامهایی را به ایران و عربستان منتقل کردهاند. عراق هم آخرین کشور فعال در این زمینه بوده و پیامهایی را به ایران و عربستان داده است. ایران هم در این زمینه تقریبا نقاط اصلی و محورهای استراتژیک را عنوان کرده است. اگرچه بعضی اختلافات ناشی از سیاستهای اشتباه عربستان، ممکن است باعث شود مشکل در درازمدت حل شود. اگر کلیات در مرحلۀ اول مطرح شوند، برقراری رابطه بسیار عادی است.
دربارۀ تقابل ایران و عربستان این تحلیل هم وجود دارد که عربستان مدام از آمریکا سلاح میخرد تا ایران هم برای حفظ موازنۀ نظامی، بخش مهمی از توان مالیاش را صرف ساختن تسلیحات جدید بکند و اقتصادش از این طریق لطمه بخورد. همان طور که آمریکا با درگیر کردن شوروی در رقابت تسلیحاتی به اقتصاد شوروی لطمه زد و همین یکی از عوامل فروپاشی شوروی بود. ترمیم روابط ایران و عربستان آیا ممکن است به کاهش رقابت تسلیحاتی و در نتیجه تقویت اقتصاد ایران منتهی شود؟
این تحلیل دقیقی نیست. چون جمهوری اسلامی ایران یک روند دسترسی به امکانات دفاعی مدرن را دنبال کرده و این یک مسیر یکروزه نیست. بعد از جنگ تحمیلی، این استراتژی دنبال شده تا ایران در زمینۀ قدرت دفاعی، به خودش متکی باشد. عربستان هم این روند تقویت نظامی را همیشه دنبال کرده ولی الان به بنبست خورده است؛ چون بن سلمان مقبول حکومت بایدن نیست. دموکراتها با آن مجموعهای که الان در بند هستند، یعنی بن نایف و بنعبدالله و بن فهد، شریک تجاری بودند. و یا ولید بن طلال یکی از سرمایهگذاران بزرگ در شرکتهای مشترک با رئیسجمهور فرانسه و کارتلهای وابسته به دموکراتهاست. لذا از زمان سقوط ترامپ، بایدن این شرایط را برای حکومت عربستان پیش آورده است که این مجموعه افراد در بند، باید به حاکمیت عربستان برگردند.
محدودیتهایی هم که آمریکای بایدن برای حکومت عربستان وضع کرده، استراتژیک نیست؛ فقط حاکمیت فعلی عربستان را در راستای آرامش پایدار در عربستان نمیبیند و تا زمانی که آن افراد محبوس به ساختار قدرت عربستان راه نیابند، فشارهای فعلی آمریکا به حکومت عربستان ادامه خواهد یافت؛ وگرنه کل تجهیزاتی که عربستان در یمن استفاده کرده، آمریکایی بوده است؛ چون عربستان که سلاحی از خودش ندارد و آمریکا هم معمولا عربستان را بازار بسیار خوبی برای فروش سلاحهایش میداند.
آنچه الان مشکلساز شده، تضاد حکومتهای فعلی آمریکا و عربستان است. بن سلمان دنبال این بود که ترامپ را با هر هزینهای در قدرت نگه دارد؛ چون او را شریک خودش میدانست. کل حرکاتی هم که بن سلمان در سیاست داخلی عربستان انجام داد، با حمایت ترامپ بود و به همین دلیل بن سلمان در انتخابات آمریکا به شدت از مجموعه ترامپ حمایت کرد. الان یک اختلاف شخصی بین آمریکا و عربستان مشکلساز شده است وگرنه استراتژی آمریکا در قبال عربستان عوض نشده است.
در صورتی که روابط دیپلماتیک ایران و عربستان دوباره برقرار شود، این امر چه تاثیری میتواند بر رابطۀ ایران و قطر و همین طور رابطۀ عربستان و قطر داشته باشد؟
قطر در جریان اختلافش با عربستان به این باور رسید که ایران برایش یک کشور مطمئن و یک همسایۀ حامی است. اما قطر با توجه به روابطش با غرب و نفوذی که غرب در این کشور دارد، آزادی عمل زیادی برای یک رابطۀ همهجانبه و سراسری با ایران ندارد و از این حیث مثل اکثر کشورهای عربی منطقه است. اما قطریها میدانند که اگر رابطۀ ایران و عربستان احیا شود، این امر به قیمت کاهش رابطۀ ایران و قطر نخواهد بود.
رابطۀ عربستان و قطر هم دچار اختلافات ریشهای است. عربستان تقریبا بخش عظیمی از خاک قطر را اشغال کرده است و هنوز هم قطر را به آن صورت رسمیت نمیشناسد. اگرچه پایداری قطر و حمایت غربیها، که موجب خارج شدن قطر از محاصرۀ عربستان و متحدینش شد، عربستان را به نوعی وادار به تغییر موضع کرده است. ولی رابطۀ عربستان و قطر همچنان با شک و تردید بین سران دو کشور مواجه است. طرفین هم به اعتماد ندارد. مقامات قطر احساس میکنند که عربستان قطر را یکی از استانهای خودش میداند و به دنبال این است که قطر را هم مانند بحرین به خودش ملحق کند. از این رو باید گفت رابطۀ عربستان و قطر ربط چندانی به رابطۀ این دو کشور با ایران ندارد.
به نظرتان در دولت بعدی، سفارت عربستان در ایران بازگشایی میشود؟ و همین طور سفارت ایران در عربستان.
رابطۀ ما با غرب شاید تا حدی به دولت فعلی یا دولت آینده ارتباط داشته باشد ولی رابطۀ ما با عربستان ربطی به این موضوع ندارد که چه دولتی در ایران سر کار است. عربستان هر آن میتواند این رابطه را تجدید کند. دولت بعدی ایران در اختیار هر جناحی باشد، حرکت به سمت آغاز روابط ایران و عربستان ادامه خواهد یافت. اگر مشکلات اصلی ایران و عربستان حل شود، در دولت فعلی ایران هم رابطۀ ایران و عربستان میتواند آغاز شود. رابطۀ ایران و عربستان متفاوت از رابطۀ ایران و مصر است که آغازش نیازمند طی کردن روندی فرسایشی است. باید یک بازگشت صورت گیرد. یعنی همان کاری که عربستان در مورد قطر انجام داد.
ما با عربستان نه اختلافات مرزی داریم نه اختلافات حاکمیتی. امور اختلافانگیز، رفتارهای ناشایست عربستان و تبلیغات و تبانی این کشور علیه ایران بوده است. اگر این امور منتفی شوند و عربستان برگردد به واقعگرایی و به حاکمیت داخلی ایران احترام بگذارد، مشکل قطعا به سرعت حل خواهد شد.
از نظر عربستان کدام رفتارهای ایران باید تغییر کند تا روابط دیپلماتیک دو کشور برقرار شود؟
ایران تا حالا هیچ گونه هتک حرمت جغرافیایی و مرزی و حاکمیتی به عربستان نکرده است. با هیچ کشور دیگری هم علیه عربستان تبانی نکرده است. عربستان چنین اقداماتی علیه ایران انجام داده است. کشورهای غربی اعلام کردهاند که عربستان از ما خواسته به ایران حمله کنیم و یا فشار بیاوریم به ایران. عربستان حتی در مذاکرات ایران و کشورهای غربی هم معمولا به انحاء مختلف مداخله میکرد. مثلا از طریق وام و پرداخت پول. اگر عربستان به رفتار عادی بازگردد، فکر کنم مشکل خاصی برای برقراری روابط نباشد.
آیا تجدید نظر ایران در حمایتش از حوثیهای یمن، یکی از مطالبات عربستان برای آغاز مجدد روابط دیپلماتیکش با ایران نخواهد بود؟
عربستان میداند که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. الان بقیۀ کشورهای عربی، حتی برخی از حکام خلیج فارس هم، از عربستان میخواهند که حوثیها را به عنوان مجموعهای که در یمن حاکمیت دارد، به رسمیت بشناسد. خود عربستانیها هم الان حاضرند حاکمیت حوثیها را بپذیرند. ولی دنبال این هستند که بعد از پذیرش این امر، در ساختار قدرت یمن شریک باشند. یعنی نیروهای وابسته به عربستان در دولت حوثی یمن حضور داشته باشند. حوثیها یک واقعیت تاریخیاند در یمن. الان هم به یک واقعیت جغرافیایی و نظامی در یمن بدل شدهاند. دنیا هم این واقعیت را به رسمیت میشناسد.
آخرش نفرمودید که مطالبۀ عربستان برای برقراری رابطه با ایران چه میتواند باشد.
عربستان اصلاً نمیتواند مطالبهای داشته باشد. میتواند این مطالبه را مطرح کند که ایران با یمن رابطه نداشته باشد ولی این جزو حقوق حاکمیتی ایران است و ربطی به عربستان ندارد. مگر ایران فقدان رابطه با سایر کشورهای دنیا را شرط برقراری روابط خودش با عربستان میداند؟ عربستان فکر میکرد یمن را در مدتی کوتاه در دست میگیرد. اگر چنین شده بود، الان کل معادلات منطقه به گونۀ دیگری بود. اما پایداری مردم یمن باعث شده که عربستان در پی بازگشت به وضعیت عادی قبل از جنگ باشد، ولی با حفظ آبرو. این دغدغۀ حفظ آبرو، نکتهای است که میتواند در مذاکرات ایران و عربستان لحاظ شود. به هر حال عربستان میخواهد از این بحران و بنبست نجات پیدا کند. از این رو من فکر میکنم احیاء رابطۀ ایران و عربستان کار چندان دشواری نباشد.